نظری بر انحرافات عبّاد بصری

ساخت وبلاگ

عبّاد بن کثیر بصری نسخه‌ی ثانی سفیان ثوری و معاصر او بود. مجلسی در «عین الحیاه» به سند معتبر از امام صادق (علیه‌السلام) روایت کرده است که فرمود: «روزی من در طواف بودم ناگاه کسی جامه‌ی مرا می‌کشید. چون نظر کردم دیدم عباد بن کثیر بصری است و گفت:‌ ای جعفر تو مثل این جامه‌ها را می‌پوشی در چنین مکانی با آن ربطی که با علی بن ابی طالب داری؟! گفتم: این جامه‌ی کتانی است که از مصر می‌آورند و او را من به یک دینار خریده‌ام و امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در زمانی بوده‌اند که می‌توانسته‌اند جامه‌ی خشن بپوشند و در این زمان اگر من بپوشم می‌گویند جعفر بن محمد مثل عباد بصری مُرائی است.
و فیه ایضاً از عبدالله قداح روایت می‌کند که گفت حضرت صادق (علیه‌السلام) تکیه بر من داده بود و دو جامه از جامه‌ی مرو در بر داشت که در آن حال عباد بن کثیر بصری وارد شد و آن حضرت را دید که آن جامه‌ها را در بر کرده، گفت: تو از اهل بیت نبوّتی و پدران تو سلوکی داشته‌اند. تو این جامه‌های با زینت چیست که پوشیده ای؟! اگر از این جامه‌ها که پست‌تر باشد بپوشی بهتر است. حضرت فرمود: وای بر تو‌ ای عباد! کی حرام کرده است زینت‌هایی که خدا برای بندگانش قرار داده است و خدا چون نعمتی به بنده کرامت می‌فرماید دوست می‌دارد که آن نعمت را بر آن شخص ببیند و هیچ قصوری ندارد این زینت. وای بر تو‌ ای عباد! من پاره‌ی تن پیغمبرم چرا مرا آزار می‌کنی؟!
و نیز روایت کرده است که همین عباد بصری با علی بن الحسین (علیه‌السلام) در باب جهاد معارضه می‌کرد و بر آن حضرت طعن می‌زد.
و در «کافی» کلینی به سند خود از فضیل روایت می‌فرماید که روزی عباد بن کثیر به مجلس امام (علیه‌السلام) آمد و آن حضرت، طعام تناول می‌کرد و بر دست خود تکیه زده بود. عباد گفت: مگر نمی‌دانی که پیغمبر از این گونه طعام خوردن نهی فرموده؟! پس چند مرتبه این هرزه را گفت. حضرت فرمود: و الله که هرگز پیغمبر از این نهی نفرموده.
وفیه ایضاً روایت کند که حضرت صادق (علیه‌السلام) به عباد بن کثیر صوفی خطاب فرمود که:‌ ای عباد! به این مغرور شده‌ای که شکم و فرج خود را از حرام نگاه داشته‌ای و شنیده‌ای که حق تعالی در کتاب خود می‌فرماید که‌ ای گروه مؤمنان از خدا بپرهیزید و قول سدید بگویید و به اعتقاد درست قائل شوید تا خدا اعمال شما را به اصلاح آورد.‌ ای عباد بدان که خدای تعالی عمل تو را قبول نکند تا به حق قائل نشوی و ایمان نیاوری.
از این اخبار، نهایت خبث این صوفی غدّار، کالنار علی المنار است. ابوعلی در رجال خود می‌فرماید: «عباد بن کثیر الصوفی المشهور المرائی ضعیف جداً» و در «وجیزه» و «فهرست» شیخ و سایر کتب رجال، او را ضعیف شمردند.

(کشف الاشتباه در کجروی اصحاب خانقاه، شیخ ذبیح الله محلاتی)


برچسب‌ها: قاضي, علامه طباطبايي, علامه طهراني, منهاجي, نقد منهاج فردوسيان اشکال بر نقد مراجع تقلید!...
ما را در سایت اشکال بر نقد مراجع تقلید! دنبال می کنید

برچسب : انحرافات, نویسنده : alaghemandanehajferdowsi بازدید : 155 تاريخ : پنجشنبه 16 آذر 1396 ساعت: 20:45